فرست موزیک

دانلود آهنگ حسین پناهی ~ فرست موزیک

با ما باشید با ღ دانلود اهنگ با تشنته ؟ آب میخوای ؟ راز عاشقانه ای دارم با صدای حسین پناهی به همراه تکست و بهترین کیفیت ♪

Download Old Music BY : HSYN PNAHY | TSHNTH ؟ AB MYKHVAY ؟ With Text And 2 Quality 320 And 128 On FirstMusics.ir

همه چی از یاد آدم می ره 🎘ღ

مگه یادش که همیشه یادشه

یادمه قبل از سوال 🎘ღ

کبوتر با پای من راه می رفت .

جیرجیرک با گلوی من می خوند. 🎘ღ

شاپرک با پر من پر می زد .

سنگ با نگاه من برفو تماشا می کرد . 🎘ღ

مست می کردم من با زنبور ، از گس عطر گل بابونه .

سبز بودم در شب رویش گلبرگ پیاز . 🎘ღ

هاله بودم در صبح ، گرد چتر یاس .

گیج می رفت سرم ، در تکاپوی سر گیج عقاب . 🎘ღ

نور بودم در روز ،

سایه بودم در شب . 🎘ღ

خود هستی بودم ،

روشن و رنگی و مرموز و دوان . 🎘ღ

من عفریته مرا افسون کرد

مرا از هستی خود بیرون کرد . 🎘ღ

راز خوشبختی آن سلسله خاموشی بود

خود فراموش بود. 🎘ღ

چرخ و چرخیدن خود با هستی

حذر از دیدن خود در هستی . 🎘ღ

حلقه افتاد پس از طرح سوال .

ابدی شد قصه هجر و وصال. 🎘ღ

آدمی مانده و آیا و محال .

بیکرانه است دریا 🎘ღ

کوچیکه قایق من

های آهای 🎘ღ

تو کجایی نازی

عشق بی عاشق من . 🎘ღ

سردمه !!

مثل یک قایق یخ کرده رو دریاچه یخ ، یخ کردم . 🎘ღ

عین آغاز زمین .

زمین ! 🎘ღ

یه کسی اسممو گفت !

تو منو صدا کردی یا جیرجیرک آواز می خوند ؟ 🎘ღ

جیرجیرک آواز می خوند .

تشنته ؟ آب میخوای ؟ 🎘ღ

کاشکی که تشنه م بود .

گشنته ؟ نون می خوای ؟ 🎘ღ

کاشکیکه گشنم بود .

دندونت درد می کنه ؟ 🎘ღ

سردمه .

خوب ! برو زیر لحاف . 🎘ღ

صد لحاف هم کممه .

آتیشو الو کنم ؟ 🎘ღ

می دونی چیه نازی ؟

تو سینه ام قلبم داره یخ می زنه 🎘ღ

اون وقتش توی سرم ، کوره روشن کردند .

پاتو چرا بستی به تخت ؟ 🎘ღ

پامو ! پامو بستم که اگه یه وقت

زمین سقوط کنه طوری نشم . 🎘ღ

کی ، کی گفته زمین می خواد سقوط کنه ؟

قانون دافعه گفت . 🎘ღ

چشممو دور می بینی می ری ددر !

بوی گوگرد می دی ! 🎘ღ

هی هوار !

فسفر و گوگردو تشخیص نمی دن ! 🎘ღ

وای از اقبالم !

باز بارون خیال ، آسیاب ذهنتو چرخونده ؟ 🎘ღ

باز فیلسوف و سوال.

باز عارف و سفال . 🎘ღ

باز هستی و زوال .

باز آمال و محال . 🎘ღ

باز شاعر و نهال .

باز کودک و خیال ؟ 🎘ღ

کجاها رفته بودی ؟

میخونه یا معبد ؟ 🎘ღ

رنج ما قوی تر از مشروبه !

میخونه افسونه ! 🎘ღ

پس چرا چشات شبیه چشای شیطونه ؟

من نمی بخشم اگه ، جای پات بی جای پام ، روی جایی حک بشه ! 🎘ღ

کجاها رفته بودی ؟

هیچ کجا ! 🎘ღ

رو شعاع هستی برا خودم می گشتم .

همه چی برای من ممکن بود 🎘ღ

تو خودت می بینی ، همه چیز عادی بود

کاه دادم به خر 🎘ღ

کفشامو بردم گذاشتم تو کپر ، که یه هو نصف شبی سگ نبره .

فرقونو شستم که سیمان تو کفش خشک نشه . 🎘ღ

لحافو رو بچه ها پهن کردم .

همه چی ! همه چی ! 🎘ღ

همه چی برای من ممکن بود .

کار و تولید و تلاش 🎘ღ

حرمت همسایه

می دونستم که سلام یعنی چه 🎘ღ

می دونستم که زمان معناش چیه

من کیه 🎘ღ

اون کدومه

می دونی ؟ 🎘ღ

بعدش هم ،

گردنُ صاف کردم 🎘ღ

خیره ماندم به دور .

انگاری سایه م افتاد رو ماه 🎘ღ

مثل یه هول

مثل یه غول 🎘ღ

به خودم می گفتم : انسانم

من شعور همه آفاق هستم 🎘ღ

می تونم برای شیر زائو ماما بشم .

می تونم پلنگو زنجیرش کنم. 🎘ღ

می تونم با تیشه

چنار رو سرنگون کنم 🎘ღ

می تونم !

بعدش هم زد به سرم که برم پشت سوال 🎘ღ

برگردم به کودکی

تا که با چرخ خیال 🎘ღ

وصله نور بدوزم به پیراهن شب .

یه هو وسوسه شدم رفتم توی نا ممکن ! 🎘ღ

تو ناممکن ، فیل هوا می کردن ؟

آره !خب! فیل هوا ! 🎘ღ

که می خواستی برگردی به کودکی ؟

آره ، آره خب ، پشت سوال 🎘ღ

کی ؟ کجا ؟

کی ؟ کجا ؟ 🎘ღ

می خواستم ! می خواستم اما مقدورم نشد

باید مقدورم بشه 🎘ღ

آه !

خنده های بی دلیل 🎘ღ

گریه های بی دلیل

خیره گی ها ، خیره گی ها ، خیره گی 🎘ღ

خیره گی ها و سکوت

خیره گی و افق سرخ غروب 🎘ღ

خیره گی و علف ترد بهار

خیره گی و شبح کوه و درختان در شب 🎘ღ

خیره گی و چرخش گردن جغد

خیره گی و بازی ستاره ها 🎘ღ

خنده بر جنگ بز و گیوه ی پهن مادر

گریه بر هجرت یک گربه از امروز به قرنی دیگر 🎘ღ

خنده بر عرعر خر .

من، 🎘ღ

من باید برگردم ،

تا تو قبرستون ده ، غش غش ریسه برم 🎘ღ

به سگ از شدت ذوق ، سنگ کوچیک بزنم

توی باغ خودمون انار دزدی بخورم 🎘ღ

وقتی که هوای حلوا کردم با خدا حرف بزنم

آخه ! 🎘ღ

تنها من می دونم شونه چوبی خواهرم کجا افتاده .

آخه ! 🎘ღ

تنها من می دونم شونه چوبی خواهرم کجا افتاده .

کلید کهنه صندوق عجایت ، لای دستمال چه نوع پیر زنی پنهونه 🎘ღ

راز خاموشی فانوس کجاست

گناه پای شل گاو سیاه گردن کیست 🎘ღ

چه گلی را اگه پرپر بکنی شیر بزت می خشکه .

من باید برگردم تا به مادرم بگم ، من بودم اون شب ، 🎘ღ

شیربرنج سحریتو خوردم

تا به بابام بگم ، باشه باشه ، نمی خواد کولم کنی ! 🎘ღ

گندوما را تو ببر ، من به دنبالت می آم

قول می دم که نشینم خونه بسازم با ریگ 🎘ღ

دنبال مارمولکا ، نرم تا آن ور کوه !

من می خوام برگردم به کودکی 🎘ღ

🎘ღ